خوندی های سن پاتوق
ﺁﺩﻡ ﮐﻪ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺁﺳﻴﺒﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺰﻧﺪ ...
ﻣﻮﺭﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﻴﺮﺩ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻨﻬـﺎﻳﯽ ﺧﻮﺩ ﻏـﺮﻕ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ
ﺩﻳﮕـﺮ ﺑﺎ ﻫﻴـﭻ ﺗﻠﻨﮕﺮﯼ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺧﻴﺰﺩ
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻏﺎﺯ ﺗﻠﺦ ﻳﮏ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ
خوندی های سن پاتوق
سـختـه
بـه جـایی بـرسی کـه دیـگه
نـه هیـچ اومـدنی آرومـت کنـه ،
نـه هیـچ رفتنی نابودت
خوندی های سن پاتوق
نمیدونم چه رمزیه لامصـــب
بعضیـــــا میگن عزیــــــزم انگار فحــش دادن
ولی بعضیا به آدم میگن دیوونـــــه
انگار دنیـــا رو به آدم دادن !!!
مــــــــــوافقید عـایا ؟
بقیه در ادامه.....
چرا وقتی کنترل گم میشه همه فک میکنن زیر منه ؟
هی میگن پاشوو . . .
نه اینجوری نه کامل پاشووو . . .
نیس دیگه آقاجون باشه احساس میکنم دیگه